پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
این دختر را شناسایی کنید ! + عکس
نوشته شده در یک شنبه 17 ارديبهشت 1391
بازدید : 1043
نویسنده : امير محمدي
پلیس تهران بزرگ از مردم خواست تا دختر خردسالی را كه مفقود شده را شناسایی كنند.
به گزارش جذاب به نقل از ایسنا با مراجعه فردی به کلانتری 108 نواب در 14 دی ماه سال گذشته ماموران در جریان مفقودشدن دختری 7ساله قرار گرفتند.با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

پدر فقدانی پس از حضور در اداره یازدهم، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت كه چند روز پیش، دختر هفت ساله‌ام به نام «زهرا» از منزل خارج شد و از آن زمان دیگر به منزل مراجعه نکرده است.کارآگاهان در ادامه تحقیقات از پدر فقدانی اطلاع پیدا کردند که زهرا در زمان خروج از منزل، علاوه بر روسری سبز رنگ، لباس قرمز و یک شلوار نارنجی رنگ به تن داشته و با کفش‌های کتانی قرمز نیز از خانه خارج شده است.
 
این دختر را شناسایی کنید ! + عکس www.taknaz.ir

کارآگاهان در ادامه رسیدگی به این پرونده با توجه وضعیت مالی خانواده دخترفقدانی که پدرش کارگر یک شرکت تولیدی است، احتمال هرگونه آدم‌ربایی برای اخاذی را اندک دانسته ضمن آن که در این مدت نیز هیچ‌گونه تماس یا درخواستی در این خصوص با والدین زهرا انجام نگرفته است.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان به بررسی احتمال هرگونه تصادف منجر به جرح یا فوت دختری با قد تقریبی 120 سانتیمتر در سطح بیمارستان‌های سطح شهر تهران و همچنین پزشکی قانونی پرداخته اما به نتیجه مشخصی دست پیدا نکردند؛ در ادامه تحقیقات، مشخصات فقدانی به همراه عکس وی در اختیار کلیه مراکز بهزیستی استان قرار داده شد که از این اقدام نیز نتیجه‌ای حاصل نشد.

به گزارش ایسنا، سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در ادامه اعلام این خبر با اشاره به پیداشدن پسر فقدانی به نام «نادر» در روز پنجشنبه گفت: خبری با موضوع فقدان پسری 10 ساله در روزنامه‌های کثیرالانتشار چاپ شد
 
که خوشبختانه همین اطلاع‌‌رسانی مناسب از سوی اصحاب رسانه و جراید باعث شد تا پسر 10 ساله‌ای که از مورخه 29 بهمن ماه سال گذشته از منزل خارج شده بود، سرانجام از طریق تماس یکی از شهروندان با اداره یکم پلیس آگاهی پیدا و به خانواده خود بازگردانیده شود که جای دارد در همین خصوص از کلیه اصحاب رسانه و همچنین شهروندان عزیز که در این باره احساس مسئولیت کرده و پلیس را یاری رساندند تقدیر و تشکر ویژه بعمل آید.

وی در ادامه با اعلام خبر انتشار تصویر دختر هفت ساله فقدانی افزود : با توجه به تجربه موفق پلیس و اصحاب رسانه درباره چنین پرونده‌هایی، دستور انتشار تصویر متعلق به این دختر فقدانی به درخواست پلیس و موافقت مقام قضایی صادر شده است.

معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ از کلیه شهروندان که موفق به شناسایی فقدانی شده و اطلاعاتی در خصوص وی دارند خواست تا هرگونه اطلاعات خود را از طریق شماره تماس 51055511 در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند.
 

:: موضوعات مرتبط: گالري عكس هاي جالب , ,
:: برچسب‌ها: این دختر را شناسایی کنید ! + عکس ,



ایرج قادری درگذشت
نوشته شده در یک شنبه 17 ارديبهشت 1391
بازدید : 1089
نویسنده : امير محمدي

ایرج قادری درگذشت

 

ایرج قادری کارگردان بازیگر و تهیه کننده سینمای ایران درگذشت.

 

به گزارش من وتو، ایرج قادری متولد ۱۳۱۴ تهران، دارای تحصیلات ناتمام در رشته پزشکی و داروسازی بود.

وی فعالیت سینمایی را سال ۱۳۳۴ با بازی در فیلم «چهار راه حوادث» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان آغاز کرد.

ایرج قادری در سال ۱۳۴۱ شرکت سینمایی «پانوراما» را تأسیس کرد.

در اردیبهشت ۱۳۹۱ به دلیل تشدید بیماری سرطان ریه در بیمارستان بستری شد و به دلیل همین بیماری در 16 اردیبهشت ماه دار فانی را وداع گفت.

من وتو درگذشت این هنرمند را به جامعه هنری کشور تسلیت می‌گوید.


:: موضوعات مرتبط: حوادث و اخبار موضوعات , ,
:: برچسب‌ها: ایرج قادری درگذشت , hdv[ rhnvd nv 'baj , lv' hdv[ , مرگ ایرج , ایرج قدری ,



ماجرای جالب عکسی که معروف ترین عکس دنیا شد!
نوشته شده در شنبه 16 ارديبهشت 1391
بازدید : 698
نویسنده : امير محمدي
روزی که چاک اورییر (Chuck O’Rear) در حال رانندگی برای ملاقات دوستش بود نمی‌دانست عکسی که در این مسیر از یک تاکستان میگیرد مشهورترین و به نوعی پربیننده ترین عکس دنیا خواهد شد. شاید بسیاری از افراد از کنار چنین منظره ای بگذرند و هیچ واکنشی نشان ندهند اما چاک اورییر این صحنه را دید و در یاد تاریخ ثبت کرد.
کد خبر: ۲۱۳۶۵۳
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۰ - ۱۶:۰۹

روزی که چاک اورییر (Chuck O’Rear) در حال رانندگی برای ملاقات دوستش بود نمی‌دانست عکسی  که در این مسیر از یک تاکستان میگیرد مشهورترین و به نوعی پربیننده ترین عکس دنیا خواهد شد. شاید بسیاری از افراد از کنار چنین منظره ای بگذرند و هیچ واکنشی نشان ندهند اما چاک اورییر این صحنه را دید و در یاد تاریخ ثبت کرد.


شاید بسیاری از شما این تصویر معروف که پس زمینه ویندوز مایکروسافت است را دیده باشید. بسیاری تصور میکنند این عکس یک تصویر دیجیتال ساختگی است اما واقعیت این است که چنین مکانی وجود دارد.


این عکس توسط چاک اورییر گرفته شده این عکاس سابق نشنال جئوگرافیک میگوید زمانی که از کنار این منظره میگذشتم ناگهان مسحور زیبایی ترکیب رتگ آسمان آبی و این تاکستان زیبا شدم، بی اختیار باآنکه خیلی عجله داشتم کنار جاده توقف کردم و با دوربینم که همواره همراه من است از این صحنه عکس گرفتم.


این عکس در روستای سونومای(Sonoma) شهر ناپا (napa )در شمال کالیفرنیا در سال ۲۰۰۳ گرفته شده است.



:: موضوعات مرتبط: گالري عكس هاي جالب , ,
:: برچسب‌ها: ماجرای جالب عکسی که معروف ترین عکس دنیا شد! ,



احساسات - داستان عاشقانه
نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391
بازدید : 526
نویسنده : امير محمدي

پسر جوان پس از مدتها از منزل خارج شد . بیماری روحیه او را مکدر کرده بود . و حالا با اصرار مادرش به خیابان آمده بود . از کنار چند فروشگاه گذشت . ویترین یک فروشگاه بزرگ توجه او را به خود جلب کرد و وارد شد . در بخشی از فروشگاه که مخصوص موسیقی بود چشمش به دختر جوانی افتاد که فروشنده آن قسمت بود . دختر ی بود همسن خودش و لبخند مهربانی بر لب داشت . لبخند آن دختر به نظر خودش زیباترین چیزی بود که به عمر دیده بود! دختر نگاهی به او کرد و پرسید : - می توانم کمکتان کنم؟ در یک نگاه در وجودش علاقه ای را نسبت به او احساس کرد ولی هیچ عکس العملی از خود نشان نداد . فقط گفت : - من یک لوح موسیقی می خواهم . یکی را انتخاب کرد و به دست دختر داد دختر لوح را گرفت و با همان لبخند گفت : - میل دارید این را برایتان کادو کنم؟ و بدون این که منتظر جواب شود به پشت ویترین رفت و چند لحظه بعد بسته کادو پیچ شده را به پسر داد . . پسر جوان با کادویی که در دست داشت به خانه رفت و از آن روز به بعد هر روز به فروشگاه می رفت و یک لوح می خرید و دختر نیز لوح را کادو می کرد و به او می داد . پسر بارها خواست علاقه خود را به فروشنده جوان ابراز کند ولی نتوانست . مادرش که متوجه تغییر در رفتار پسر شده بود علت این پریشانی را از او جویا شد و وقتی متوجه علاقه او شد پیشنهاد کرد که این موضوع را به خود دختر بگوید و نظر او را هم بپرسد . ولی پسر نپذیرفت او هر بار که می خواست با دختر صحبت کند نمی توانست و فقط با خرید یک لوح خارج می شد . بیماری جوان کم کم شدیدتر می شد و او نمی توانست علاقه اش را به دختر ابراز کند . یک روز که به فروشگاه رفت فقط شماره تلفنش را روی کاغذ نوشت و روی ویترین گذاشت و خارج شد! و روز بعد دیگر به فروشگاه نرفت! چند روز گذشت و دختر از نیامدن پسرتعجب کرد و به یاد شماره تلفن افتاد و با منزل او تماس گرفت . مادر پسر جوان گوشی را برداشت و وقتی متوجه شد که او همان دختر فروشنده است با گریه گفت : - تو دیر تماس گرفتی!! ... پسر من دو روز پیش از دنیا رفت. دختر بسیار متاثر شد و از مادر نشانی اش را پرسید تا او را ببیند . وقتی به منزل پسر رسید از مادرش خواهش کرد که اتاق پسر را ببیند . در اتاق پسر انبوهی از لوحهای موسیقی روی هم چیده شده بود که کادوی آنها باز نشده بود!! مادر یکی از کادوها را باز کرد و با تعجب داخل آن یک یادداشت دید که رویش نوشته بود " تو پسر مودب و با شخصیتی هستی و اگر مایل باشی می توانیم با هم یک فنجان قهوه بخوریم . " یادداشت ازطرف دختر فروشنده بود . مادر بسته بعدی را باز کرد و باز هم همان یادداشت! مادر گفت : - پسرم به تو گفته بودم که اگر واقعا او را دوست داری احساسات را ابراز کن و بگذار او هم بداند که احساسی نسبت به او داری . ممکن است او هم به تو علا قمند و منتظر تو باشد .


:: موضوعات مرتبط: داستان عاطفي , ,
:: برچسب‌ها: احساسات - داستان عاشقانه-پسر مریض ,



عمه ی عطار نیشابوی
نوشته شده در شنبه 2 ارديبهشت 1391
بازدید : 594
نویسنده : امير محمدي

خنده بازار
از طرف مدرسه به پسر داییم گفتن برو درباره “عمه ی عطار” تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده که درباره “عمه ی عطار” مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدیم! اصلا هیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمی‌شد.
زن داییم رفته مدرسه داد و بیدار که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین! عمه ی عطار به چه درد بچه می‌خوره آخه!؟ مدیر مدرسه هم گفته خانم موضوع تحقیق اصلا “عمه ی عطار” نبوده “ائمه ی اطهار” بوده!!!


:: موضوعات مرتبط: اس ام اس , ,
:: برچسب‌ها: عمه ی عطار نیشابوی ,



داستان کوتاه / شایعه
نوشته شده در شنبه 2 ارديبهشت 1391
بازدید : 1002
نویسنده : امير محمدي

هواشناسی
اعضای قبیله سرخ پوست از رییس جدید می پرسند: «آیا زمستان سختی در پیش است؟»
رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت، جواب میده «برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید»
بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟»
پاسخ: «اینطور به نظر میاد»،
پس رییس به مردان قبیله دستور میده که بیشتر هیزم جمع کنند و برای اینکه مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «شما نظر قبلی تون رو تایید می کنید؟»
پاسخ: «صد در صد»،
رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری هیزم بیشتر صرف کنند. بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیشه؟»
پاسخ: بگذار اینطوری بگم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر!
رییس: «از کجا می دونید؟»
پاسخ: «چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن


:: موضوعات مرتبط: داستان هاي عجيب , ,
:: برچسب‌ها: داستان کوتاه / شایعه ,



عشق و جنون
نوشته شده در شنبه 2 ارديبهشت 1391
بازدید : 2003
نویسنده : امير محمدي

این داستان رو حتما بخونید

عشق


:: موضوعات مرتبط: داستان هاي عجيب , ,
:: برچسب‌ها: عشق و جنون ,



اندر احوالات تنبلی
نوشته شده در شنبه 2 ارديبهشت 1391
بازدید : 1367
نویسنده : امير محمدي

:: موضوعات مرتبط: گالري عكس هاي جالب , ,
:: برچسب‌ها: اندر احوالات تنبلی ,